من از چادر بدم میاد... !!!

با سلام اولین مطلبی که در مورد نفی چادر و حجاب از دیدگاه منتقدان گذاشتم با انتقادهای فراوانی (البته در کنار استقبال بیشتر) روبه رو شد ولی باتوجه به رسالتی که داریم دومین مطلب از همین سری رو امروز قرار میدم :

من از چادر بدم میاد چون چادر بهم نشون می ده که خودم نمی تونم برای خودم تصمیم بگیرم یا باید خودمو زیرش قایم کنم یا اینکه یه مرد بیاد ازم دفاع کنه. در حالی که خودم قدرت دفاع دارم.
من از چادر بدم میاد چون چادر رو به منزله ی انکار کردن بدنم می دونم. و این انکار هویت من رو هم تحت شعاع قرار می ده.
از چادر بدم میاد چون بهم می گه من  برای مرد ها فقط یه موجودی ام که پا به این دنیا گذاشتم تا فقط یه سرویس دهنده ی جنسی باشم. و چادر فقط مالکیتوشونو بیشتر می کنه.چادر به من نشون می ده فقط زن یک مردم اما بهم نشون نمی ده که آدمم.
از چادر بدم میاد چون دلم می خواد آزادانه زندگی کنم و نفس بکشم.
بدم میاد چون دلیلی نداره برای حجاب داشتن چادر سرم کنم.
از چادر بدم میاد چون سیاه و زشته.چون تو گرما یه جور آدمو اذیت می کنه تو سرما و برف هم یه جور دیگه.
همشو صادقانه گفتم.

خب مطالعه کردید ؟ این هم برای خودش یه نظره

اما چادر به خودی خود یعنی در خلاف مسیر و جریان آب شنا کردن پس یعنی خودت برای خودت تصمیم گرفتی و در این تصمیم قاطعی چون همرنگ جماعت نشدی و سربلندی

نه اگر زندگی حضرت زهرا (س) را مطالعه کرده باشی هرگز نمیگی که چادر قدرت دفاعی و ازت میگیره و ضعیفت میکنه چون حضرت زهرا با همون چادر مثل یک کوه پشت در ایستاد و از ولایت ( که علی (ع)) بود دفاع کرد

تو جواهراتتو از دست دزدها توی گاوصندوق قایم میکنی ؟ یا از اونها محافظت میکنی ؟ تو زیر چادر قایم نمیشی بلکه از گوهر وجودت حفاظت میکنی

مروارید تو صدف انکار نمیشه با ارزش میشه و زیبا و با سختی دست یافتنی میشه و دست هرکس و ناکسی بهش نمیرسه بدن تو هم زیر چادر انکار نمیشه بلکه با ارزش و قیمتی میشه

چادر تو هویت توست هویت اینکه تو هرجایی نیستی و مالک داری ولی مالکیتی که خداییست نه زمینی تو با چادر خودتو در اختیار خدا میزاری نشون میدی که بنده گوش به فرمان خدایی و هرکاری براش میکنی برای ثابت کردن این هم با گرمای تابستون و عرقهاش وبا  زمستون و برف وگل و باروناش رفیقی

چادر چون سیاهه قشنگه وگرنه که توفیقی نداشت ... بخدا منم همشو صادقانه گفتم

والسلام