بسم الله الرحمن الرحیم
قبل از اینکه مطلب رو بنویسم باید این نکته رو بگم که این مطلب یه دلنوشته است و روی صحبتم با یه عده از افراد هست .
امروز چادری های ماهم چادری نیستند ، مگر نه اینکه چادر پوششی هست برای در معرض دید نبودن اما متاسفانه شاهد چادری هایی هستیم که گذاشتن چادر را با غرق کردن صورتشان در آرایش جبران میکنند. چادر می گزاریم که نکند خدای ناکرده گوهر وجودمان را رایگان در مقابل دیدگان مسموم عرضه نکنیم اما امروز چادرهایی به سرداریم که خود باعث عرضه این گوهر هاست.
امروز چادر روی سرمان به جای اینکه راه را بر گناه ببند بیشتر مسیر انحراف را باز میکند.
دیروز چادر روی سرمان حرمت داشت ، حکم برائتمان بود از اعمل ناشایست اما امروز چه ؟
با همان چادر دست به هر کاری میزنیم.
امروز هرجا حرف عملی زشت به میان می آید پای یک چادری هم در میان است ، انگار که چادر گره خورده با این اعمال .
دیروز به بی حجاب ها میگفتیم " فاش گویم تو عروسک نیستی" وای به حال امروزمان که عروسک هایمان هم چادری شده اند .
امروز منتظریم مدل های جدید چادر به بازار بیایند و سرمان کنیم ، جلوی آینه معطلیم که کیف را راست روی دوشمان بیندازیم بهتر است یا کج ! مقنعه زیرش چه رنگی باشد بهتر است بنفش یا قرمز یا ....
امروز الگوی حجاب ما دختر شهید مغنیه و امثال آن نیست الگوی ما برای حجاب آن خانم مجری است که هر روز در تلویزیون با یک مدل جدید چادر و مقنعه میبینیم .
خواهرم چادر عزیز است ، ارثیه مادرم زهراست در دستان تو ، اگر انگشتری از مادر بزرگت به تو ارث برسد با آن چه میکنی ؟ تمام حواست به آن است که مبادا طوری شود .
با خودت کمی خلوت کن ببین با این ارثیه چه کردی؟
و در آخر این جمله مخلص کلام است که خواهرم حجاب زیباست ، نه زیبایی
بهای خون شهیدان است ، مواظبش باش آلوده نشود
یا علی
دلنوشته مدیر وبلاگ