امروز روز دل های شیدا، روز اشک های شوق از دیدار محبوب است.
گرچه در گیرو دار زندگی گاه غرق در لحظه های بی یاد او میشویم
گرچه بارها در زیارت می گوییم هیچ همرازی غیر او نداریم و باز سراغ اغیار می رویم.
گرچه گاهی از خاطرمان می رود و حتی در پیشگاه حضورش به خطا می رویم
اما او بازهم پذیرای دل های خسته ماست
باز هم مهربانی را به کمال می رساند
بازهم آغوش می گشاید تا ستاره های بخشش را با دستان پرمهرش نثارمان کند
امروز روز دل های بی قرار امام رئوف است که همه هستی خویش را مدیون نگاه های پرسخاوتش هستیم.
ما خطا می کنیم، او می بخشد.
ما بی اعتنایی می کنیم او دوباره زیارت آستانش را نصیبمان می کند
ما گاهی فقط عرض حاجت داریم نه زیارت، ولی او بازهم با بزرگواری حاجت روایمان کند.
دست خالی بازنمی گردیم هرگاه حتی سلامی از دور رو به گنبد طلایش می کنیم
قفل دل هایمان هر زمان بی کلید است، کنار پنجره فولاد گشوده می شود
از زمین که دلمان می گیرد و هوای آسمان به سرمان میزند، رو به آسمان حرمش میکنیم و با دیدن کبوترهای سپپید که همچون چراغی آسمان را روشن می کنند، دلمان سپید و نورانی می شود انگار همراه آن ها می شویم و بال هایمان پس از مدت ها همراهیمان می کند
فضای بارگاهش را با هیچ نقطه ای از عالم نمی توان قیاس کرد
زود به زود هوایمان کن ضامن دلشکستگان.