باحجابها اعتماد بهنفس بیشتری دارند.
رضایت بیشتری دارند از بدن خود. به اصطلاح روانشناسها body image شان مثبت است. تصور میکنند زنانگیشان در همان «یهتار مو و یه ذره دست» هم پیدا و تاثیرگذار است. برای این زنان ساقپا و لبشان ارزش ج.ن.سی دارد، به همینخاطر است که نسبت به پوشاندنش اهتمام دارند. این زنان خود را زنی همچون دیگر زنان مکشوفه در خیابان نمیدانند. بدن خود را حاوی مقادیر زیادی از ارزشهای زیباییشناسانه میدانند و نسبت به حفظ این زیباییارزشمند حساساند. به خاطر همین است که زنان محجبه در زندگی زناشویی خود هم موفقترند. اعتمادبنفس عنصر مهمی است در زناشویی و زنان محجبه اعتمادبنفسشان بالاتر است.
زنان مکشوفه اعتمادبنفسشان کمتر است. تصور می کنند در روابط خود در اجتماع، چیزی کم دارند و باید این کمبود را با توسل به زنانگیشان جبران کنند. باید توی دستشوییهای عمومی تقلای برخی زنان را برای تجدید آرایش ببینید تا این حرف برایتان ملموس شود.
مثلا به عکس زیر نگاه کنید!
آنچه باعث میشود هیلاری کلینتون وسط صحبتهای دیپلماتیک یاد رژلبش بیفتد
کمبود همان اعتمادبنفس است.
دوم.
یکی از دلائل دیگری که نسوان مکشوفه اعتمادبنفس کمتری راجع به بدن خود دارند اینست که خود را در معرض قضاوت مردان زیادی قرار می دهند و خب، بدیهی است که مردان مختلف، سلیقههای مختلف هم دارند. دختری را میشناختم، سفید و بور. خوشگل بود، از این تیپهایی که بهشان میگویند خارجی! یکبار دوستپسر نامردش بهش گفته بود: «زن باس سبزه و نمکی باشه، نه اینطوری شیربرنج!» این دختر هم کلی دمغ شده بود و طفلک آمده بود میپرسید: من بیرنگ و رو هستم؟!
گفتم: «نه عزیزم، تو بیرنگ و رو نیستی، خیلی هم خوشگل و اروپایی(!) هستی. منتها ایرادت اینه که خودت رو الکیالکی عرضه کردی به هربیسروپایی که بتونه دربارهت نظر بده. زن باس خودشو فقط به مرد زندگیش نشون بده! کسی که خودش، با میل ورغبت اومده طرف آدم، مرد باس منت زنو بکشه، تا قدرشو بدونه!»