loading...
حریم آسمانی | سایت تخصصی حجاب و عفاف
آخرین ارسال های انجمن
حســین عزتی بازدید : 1033 1391/02/30 نظرات (2)


برخی معتقدند این داستان واقعی است و جوان اول قصه علامه جعفری بوده است.

این هم داستان:

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت :

ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ...  می خوری تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط علی در تاریخ 1393/12/20 و 21:26 دقیقه ارسال شده است

سلام دوست عزیز....
وب بسیار خوبی داری...

این نظر توسط الناز در تاریخ 1392/10/30 و 15:08 دقیقه ارسال شده است

سلام ممنون از مطالب قشنگتون


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ورژن جدید حریم آسمانی را چطور میبینید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1093
  • کل نظرات : 2057
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 627
  • آی پی امروز : 45
  • آی پی دیروز : 70
  • بازدید امروز : 342
  • باردید دیروز : 130
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,288
  • بازدید ماه : 4,165
  • بازدید سال : 32,896
  • بازدید کلی : 4,043,107
  • کدهای اختصاصی


    جشن تولد ستاره ها - حریم آسمانی


    کد بنر جشن ستاره ها

    همراهان حریم آسمانی






    PageRank


    آلکسا سایت حریم آسمانی


    حمایت می کنیم