خودمان هستیم ، مثلا درک قرآن سخت است
حتی فهمیدن کامل المیزان سخت است
مثلا این که چرا آسمان در تابستان
ناگهان میگیرد حس و حال باران، سخت است...
خودتان، شکر خدا، این کاره اید، میدانید
خیلی چیزهای دیگر هست که فهم آن سخت است
شاعر نیستم ، تمامش کنم که قافیه نیست
جور کردن قافیه چون ردیف مان سخت است
برای مثال چون گلستان سهل ممتنع است
چادرتان ، با این که می نماید آسان ، سخت است
فهم این که چرا چادر شما مشکی ست
حتی هنوز هم برای محققان سخت است
تو ماهی ، خدا خواست ماه گرفتگی بشود
رؤیت تان با سیاه ِ چادرتان سخت است
شاعر نیستم، من اما چادرانه می بینم
چادر پرستی مان هم برایشان سخت است
حتی فهمیدن کامل المیزان سخت است
مثلا این که چرا آسمان در تابستان
ناگهان میگیرد حس و حال باران، سخت است...
خودتان، شکر خدا، این کاره اید، میدانید
خیلی چیزهای دیگر هست که فهم آن سخت است
شاعر نیستم ، تمامش کنم که قافیه نیست
جور کردن قافیه چون ردیف مان سخت است
برای مثال چون گلستان سهل ممتنع است
چادرتان ، با این که می نماید آسان ، سخت است
فهم این که چرا چادر شما مشکی ست
حتی هنوز هم برای محققان سخت است
تو ماهی ، خدا خواست ماه گرفتگی بشود
رؤیت تان با سیاه ِ چادرتان سخت است
شاعر نیستم، من اما چادرانه می بینم
چادر پرستی مان هم برایشان سخت است