این قسمت : فاطمه
من یه مادر 35ساله هستم و دو دختر و یک پسر دارم. دختر بزرگم 15 سالشه و دختر کوچیکم 10 سالشه...
من هیچوقت چادری نبودم و دوست داشتم با مانتو بگردم چون احساس میکردم اینجوری جذابتر و جوان تر به نظر میرسم تا اینکه به یک محله جدید اسباب کشی کردیم. اونجا با فاطمه که دختری با حجاب و چادری بود آشنا شدم و باهاش دوست شدم....
همیشه وقتی باهاش بیرون میرفتم احساس بدی داشتم. تو امامزاده یا کلاس قرآن احساس پوچی میکردم، احساس میکردم لختم...
یه روز مصمم شدم ک تصمیم گرفتم چادری بشم و خدا بهم کمک کرد و الان چادری هستم.
الان به قدری خوشحالم و هیچوقت پشیمون نیستم. خوشحالم که تصمیمم روی فائزه دخترم هم تاثیر گذاشت و اون هم چادری شد. حتی دختر عموی من هم الان چادری شده و خیلی خداروشکر شکر میکنم که کارم تاثیرگذار بوده.
تازشم الان شوهرم خیلی ازم راضی هست و اونم خوشحاله.
اطرافیان روی ما بسیار تاثیرگذارند و بالاخص مادر روی فرزندان